love

عشق و عاشقی

غروب

 

غروب عاشقان رنگش طلاییست

 

اگرچه اخرش مرگ و جداییست

 

مگر جان بر لب آمد ز جدایی

 

بسوی من نمی آیی کجایی

 

بکن با نامه ات گاهی مرا شاد

 

بکن با خطت دلم را از غم آزاد


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:44 توسط علی مظاهری |

عشق یعنی:


عشق یعنی مستی و دیــوانگـــی
عشق یعنی با جهان بیگانگـی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحـر
عشق یعنی سجـده‌ها با چشم تر
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی سر بــدار آویختن
عشق یعنی رسـوا شدن
عشق یعنی مســـت و بی‌پروا شدن
عشق یعنی سوختن یا ساختن
عشق یعنی زندگی را باختـن
عشق یعنی انتظار و انتظــار
عشق یعنی هرچه بینی عکس یـار
عشق یعنی دیـــده به در دوختــن
عشق یعنی در فراقــش سوختـن
عشق یعنی لحظه‌های التهاب
عشق یعنی لحظه‌های ناب ناب
عشق یعنی قطره به دریا شــــدن
عشق یعنی همچو من شـیدا شدن
عشق یعنی باکسی گفـتن سخن
عشق یعنی خون لالــه بر چمن
عشق یعنی باکسی گفتن سـخن

عشق یعنی رسـم دل بر هـم زدن
عشق یعنی شعلــه بر خرمن زدن
عشق یعنی رســم دل بــــرهـم زدن


برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:31 توسط علی مظاهری |

اینم چند تا تصویر از سریال پر طرفدار زمانه


 

 سریال زمانه,بازیگران سریال زمانه

 سریال زمانه

سریال زمانه,بازیگران سریال زمانه

  سریال زمانه

برای دیدن تمامی تصاویر به ادامه مطلب بروید.


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:28 توسط علی مظاهری |

داستان عشق های واقعی قدیم

یاد عشق های قدیم بخیر ، زوجهایی که عشقشون رو با همه دختر پسرای دنیا عوض نمیکردند ، هنوز هم هستند هر چن خیلی کم
سلامتی پسری که پول نداره ولی یه دل سرشار از عشقی داره که باش میشه نون خشک خورد ولی طعم خوشمره ترین غذای دنیا رو حس کرد

سلامتی دختری که زیبا نیست ولی روح زیبای داره که انگار کنار فرشته های آسمانی زندگی میکنی

این حرفا تخیل نیست من امروز یک زوج رو دیدم و خوشحال شدم که هنوز آدم ها هم وجود دارن با یه عشقی نون خالیه تازه رو تو دهن هم میذاشتن که اصلا انگار مال این دنیا نبودن


عشق



 

 

گپ زدن با عشق های قدیمی یه حس عجیبی رو تو ادم زنده می کنه

عشق هایی که یه زمانی یه گوشه از قلب آدم، بخشی از دفترچه خاطرات آدم یا روزهایی از ازندگی آدم رو به خودشون اختصاص دادن و امروز تبدیل شدن به خاطراتی خیلی شخصی توی صندوقچه اسرار هر آدم

اسراری که کمتر کسی ازشون خبر داره

سخت ترین حالت زمانی می شه که اون عشق قدیمی امروز برات یک نقش دیگه داشته باشه و تو به نوعی باهاش در ارتباط باشی

علی رغم این نقش جدید گاهی فرصتی پیش میاد که یه گپ خودمونی بزنی باهاش

اونوقته که این حس عجیب غریب سراغ آدم میاد

مثل خوردن تمشک زیر نم بارون

حس خوبی که یه کم به آدم کیف می ده در عین حال که می دونی خیلی زود رفتنی هست

هم تمشک زود تموم می شه هم بارون بالاخره قطع می شه

 


********************************************************
 

عشق اول عشق خام

اون فقط یک سرابه

عشق دوم عشق زور

ازسر جبر روزگاره

عشق اخر عشق جان

تا ابد ماندگاره




من واقعا حرفی واسه گفتن ندارم....به این میگن ع ش ق-----------


نامه عاشقانه روی 500 تومانی + عکس


اینم یکی از ترفندهایی که می تونید سلامی به عشقتون برسونید

*********************************************

 

ای کاش برای یک لحظه در زندگیم

فرشته ای برای خود داشتم
کاش امشب فرشته ات مال من میشد!

در یک روز فانی
از قلب مقدس خود بیرون می آیم
خود را برای تنفر از من آماده کن وقتی که در حال فرو ریختن هستم
امشب بدتر از هر شب دیگری آزارت خواهد داد

عشق های قدیمی به سختی می مردند
و دروغهای قدیمی سخت تر

ای کاش برای یک لحظه در زندگیم

فرشته ای برای خود داشتم
کاش امشب فرشته ات برای من بود، آن مریم مقدس نا تمامت
من عاشق شهوتم هستم
بالهای فرشتگان را به آتش می کشم
کاش امشب فرشته ات مال من بود

سست و ضعیف میشوم، بیرحم
فردی با ظاهری  مبدل و مست تمام قوانین را تغییر می دهد

عشق های قدیمی به سختی می مردند
و دروغهای قدیمی سخت تر

ای کاش برای یک لحظه در زندگیم

فرشته ای برای خود داشتم
کاش امشب فرشته ات برای من بود، آن مریم مقدس نا تمامت
من عاشق شهوتم هستم
بالهای فرشتگان را به آتش می کشم
کاش امشب فرشته ات مال من بود

بزرگترین ترس آنست که نکشی، اما برتری شب از آن تو باشد
با ریا کاری میخواهی با هم دوست باشیم
و تو 13همین مردی هستی که به من برای ناچیزی خیانت کرد!

آخرین رقض، اولین بوسه
نوازشت سعادت من است
زیبایی همواره با افکاری پلید همراه است!

ای کاش برای یک لحظه در زندگیم

فرشته ای برای خود داشتم
کاش امشب فرشته ات برای من بود، آن مریم مقدس نا تمامت
من عاشق شهوتم هستم
بالهای فرشتگان را به آتش می کشم
کاش امشب فرشته ات مال من بود

ترجمه آهنگ I Wish I Had an Angle از گروه Nightwish


I wish I had an angel
For one moment of love

I wish I had your angel tonight


Deep into a dying day

I took a step outside an innocent heart

Prepare to hate me fall when I may

This night will hurt you like never before


Old loves they die hard

Old lies they die harder

I wish I had an angel
For one moment of love

I wish I had your angel
Your Virgin Mary undone

I`m in love with my lust

Burning angelwings to dust

I wish I had your angel tonight

I`m going down so frail `n cruel

Drunken disguise changes all the rules

Old loves they die hard

Old lies they die harder

I wish I had an angel
For one moment of love

I wish I had your angel
Your Virgin Mary undone

I`m in love with my lust

Burning angelwings to dust

I wish I had your angel tonight

Greatest thrill
Not to kill
But to have the prize of the night

Hypocrite
Wannabe friend

13th disciple who betrayed me for nothing!


Last dance, first kiss

Your touch my bliss

Beauty always comes with dark thoughts

Aahh,  aaaah, aaaahh, aaaahhh, hhhhaahhhhh

Ha ha ha ha ha ha ha. . .

I wish I had an angel
For one moment of love

I wish I had your angel
Your Virgin Mary undone

I`m in love with my lust

Burning angelwings to dust

I wish I had your angel tonight


برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:24 توسط علی مظاهری |

اینم چند تا عکس از ماشین های لوکس و پرسرعت

 

عکسهای ماشینهای پر سرعت و لوکس
عکسهای ماشینهای پر سرعت و لوکس

بهترین عکسها را از ما بخواهید ، irannaz.com

 لطفا تا باز شدن كامل عکسها شكیبا باشید.

عکسهای ماشینهای پر سرعت و لوکس ، www.irannaz.com

عکسهای ماشینهای پر سرعت و لوکس ، www.irannaz.com

عکسهای ماشینهای پر سرعت و لوکس ، www.irannaz.com

برای دیدن تمامی تصاویر به ادامه مطلب مراجعه کنید.


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:22 توسط علی مظاهری |

 

 

دیـوآنـﮧ ےِ روزْهآیـے هَسْتـ ـَم
 
 
 
 
کـﮧ مِهـربآטּ میشَوے . . .
 
 
حَتـّے اَگـ َـرْ نَـدآنمْ چـرآ . . . !
 
 
 


 

******************************************

 

 

  




 
دوستت دارم

و آفتاب بغلم می‌کند

پشت میز اداره‌ام می‌گذارد

دیگر غروب است

آفتاب هم به خانه‌ی خود می‌رود

نمی‌دانم راه خانه‌ی من کدام است

 

**********************************************


 

 


 




 

 

 
خَستِـﮧ شُدم

بَس کِـﮧ

دِلَم رَنجید و خَندیدَم

 

 

 *********************************************

 

 

 


 

 

 


 
حـــــآلا که رفتی...

امآ بــــدون که دارمِـــت!!!

هســـتی...

همــیشه...

هرجـــآ...

فقط ...

در آغــــوش دیگری!!!

****************************************************



 

تو در کدام ثانیه می آیی

بگو ساعتها را

در همان لحظه نگاه دارم

میخواهم

سیر تماشایت کنم

 

 


 

 



 

دلم یک غریبه می خواهد

بیاید بنشیند فقط سکوت کند

من هـی حرف بزنم
...

و بزنم و بزنم

تا کمی کم شود از این همه بار

بعد بلند شود و برود

نه نصیحتی نه.....

انگار نه انگار!!

 




رد گام هایت را که می گیرم


از تو دور تر می شوم


گویی کفش هایت را بر عکس پوشیده ای

 

 

 

 




چتری می‌خواهم

از ابرهای تیره

که خیسم کند

سایبانی از آفتاب

تا بسوزاندم

فردا

به میهمانی طوفان خواهم رفت

و گیسوانم را

به باد خواهم داد !


برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:11 توسط علی مظاهری |

خسته ام

 

 

 

 




هم خسته‌ام

هم تنها

پنجره را باز می‌کنم

شب به کمکم می‌آید


برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:10 توسط علی مظاهری |

نمک

میگفتند:

سختی ها نمک زندگــــــی است

امّا چرا کسی نفهمید

"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است

شور نیست

مزه "درد" میدهد



برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:9 توسط علی مظاهری |

تنهایی



هیچ وقت نفهمیدم...

چرا درست همان کسی که...

فکر میکنی با همه فرق دارد...

یک روز...

مثل همه...

تنهایت میگذارد...؟!!


برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 17:6 توسط علی مظاهری |

عشق

 

  با تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.

 


عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.

 


با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.

 


همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.

 


همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.

 


و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.

 


با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.

 


عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.

 


با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.

 


همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.

 


همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.

 


و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.

 


همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،

 


از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.

 


اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،

 


آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.

 


ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،

 


عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.

 


با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.

 


و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.

 


با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.

 


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.

 


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.


پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.

 




برچسب‌ها: <-TagName->
+ نوشته شده در سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:,ساعت 16:53 توسط علی مظاهری |